اگر چه باز نبينم به خود کنار ترا عزيز مي شمرم عشق يادگار ترادر اين خزان جدايي به بوي خاطره ها شکفته مي کنم از تو به دل بهار ترا زبان شعله به گوشم به بي قراري گفت حديث سستي قول و قرار تراشهادت برادرت مبارک